ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
کارل مارکس با آنکه به دلیل اظهار نظرهای قابل توجه و مبتکرانهاش درباره دین مشهور است، ولی سهمش در جامعه شناسی دین ناچیز بوده است. او بر خلاف دورکیم، کنت و وبر، توجه عمیقی به دین نداشته، اما تاثیر واقعی او در این باره به طریق غیر مستقیم و از راه انتشار نظریه معروفش درباره همکنش روبنا و زیربنای جامعه بودهاست کارل مارکس توجه اهل نظر را به شباهتهای فرهنگی و کارکرد بین دین، قانون، سیاست و ایدئولوژی، که همه جنبههای روبنایی جامعه بشری هستند، جلب کرده است. اومعتقد بود که روبناها نهایتا بر اثر روابط تولیدی، که به نحو نهایی در کار است، تعیین میگردد. در نظر مارکس، دین از اهمیت ثانوی برخوردار است; زیرا ایدئولوژی روبناست و در مکتب مارکسیسم، همه چیز بر اساس وضع اقتصادی شکل میگیرد و عامل تحرک همه چیز وضعیت اقتصادی است. عامل تحرک وضع اقتصادی نیز ابزار تولید است، به گونهای که حتی فکرو مذهب انسان نیز تابع و معلول وضع اقتصادی جامعه میباشد. در نظر مارکس، ایدئولوژی و مذهب تصور یا آگاهی دروغینی است که طبقه حاکم به دلیل منافع خود از واقعیتها دارد. مارکس علت اساسی پیدایش دین را وضع اقتصادی جامعه میداند و بدین ترتیب، اساسا آن را ساخته دست بشر میداند.
اطلاعیه مهم سایت جامعه شناسی از دوستان خواهش مند است در نظر سنجی جدید شرکت کنند و توضیحات اضافی خود را در قسمت نظرات اعلام کنند این کار به خاطر بهتر شدن و امن شدن درخواست های شما مخاطبان عزیز است
لطفاً در نظرسنجی شرکت نمایید
اریک فروم ابتدا ادیان را به ادیان خودکامه و انسانگرا تقسیم میکند و بعد از توضیح هریک به سراغ منشا دین میرود و اشاره میکند که وجود دو نیاز عمده در انسان باعث پدید آمدن گرایش بشر به دین شدهاست که عبارت اند از:
۱. نگرش مشترک و همگانی: انسانها برای به دست آوردن زندگی اجتماعی سالم و به دور از تنش نیازمند وحدت در دیدگاهها و نظریات هستند. اگر در بین دیدگاهها تشتتِ آرا وجود داشته باشد زندگی اجتماعی از هم می پاشد و افراد به تفاهم و ارتباط اجتماعی نمیرسند؛ و دین به پیروانش دیدگاه مشترک میدهد و مانع ازهم پاشیدگی جامعه میشود.
۲. کانون احساس تعلق مشترک: نیاز دیگر انسان این است که احساس تعلق به جایی داشته باشد. انسان از آزادی مطلق وحشت دارد. چون اگر انسان آزادی مطلق داشته باشد، نسبت به هر کاری احساس مسئولیت میکند و خود را نسبت به آن پاسخگو میداند. ولی اگر خود را تابع حکم فرد یا گروه یا مجموعه دستورهای دینی و آیینی بداند، مسئولیتها را بر دوش آمر و ناهی می اندازد و خود را از مسئولیتها و جوابگویی به مسائل مختلف رها میسازد. انسان از آزادی میگریزد، چون میخواهد در دام مسئولیت که لازمهٔ آزادی است نیفتد. از آنجا که انسان همواره به سراغ کانون سرسپردگی و تعلق میرود بازار دیکتاتوری حاکمان بسیار رونق دارد. دیکتاتوریها گرچه از انسان سلب آزادی میکنند، ولی از این نظر که بار مسئولیت اعمال آنها را بر دوش میگیرند موجب سرسپردگی خواهند بود. سپس انسان برای توجیه این سرسپردگی متوجه دین میشود و بخش فقه و اخلاق این کانون سرسپردگی را بیان میکند.
کتاب جامعه شناسی دین(جاهلیت قبل اسلام) اقتباس از کتاب الاصنام ابن کلبی ترجمه دکتر یوسف فضائی شما علاقه مندان به جامعه شناسی و علاقه مند به این کتاب می توانید هر کدام از بخش های کتاب رو درخواست کنید برای شما قرار خواهیم داد.