جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

روش شناسی ماکس وبر

دوستان در این پست ما روش شناسی ماکس وبر را برای شما آماده کردیم می توانید دانلود کنید




روش شناسی


در مورد عضویت در خبر نامه سایت ، توضیحی خواهم داد ابتدا در کادر بالایی نام خود و در کادر زیرین ایمیل یا جیمل را وارد کنید و ما پسورد را با ایمیل برای شما ارسال خواهیم کرد


روش سناسی بوردیو

میدان

بوردیو متأثر از جامعه شناسی دین وبر، واژه میدان را بیان می کند. به عقیده لش (1993) بوردیو در اوایل دهه 1970 متأثر از جامعه شناسی وبر قرار گرفت بوردیو، مدل تغییر دین وبر را در چارچوب بازارهای فرهنگی مطرح می کند. بنابراین این کشیش ها (بوروکراتیک) و پیامبران (کاریزماتیک) وبر، تولیدکنندگان کالاهای نمادین می شوند که برای جلب عوام الناس با یکدیگر به رقابت می پردازند. (Rey, 2004: 333)

بوردیو در مباحثی که در مورد میدانها مطرح کرده است از قوانین ثابت یا مکانیسم های عمومی بحث می کند که ویژگی ساختاری همه میدان هاست:

1- میدان ها عرصه مبارزه و کشمکش هستند. کنش گران در درون میدان ها، هم بر سر کنترل و به انحصار خود در آوردن منابع ارزشمند یا انواع سرمایه ها، و هم بر سر تعیین اینکه چه چیزهایی باید به عنوان منابع و کالاهای ارزشمند در درون میدان ها محسوب شود با یکدیگر به مبارزه می پردازند. این نوع مبارزه خصوصاً در میدانهای فرهنگی که در آن دانش ها و سلیقه ها به سرعت در حال تغییر هستند شدیدتر است. (Swartz, 1996. 7)

2- میدان ها نوع خاصی از مبارزه و رقابت را به کنش گران تحمیل می کنند. «بدین معنا که همه کنش گرانی که وارد بازی می شوند باید با قواعد بازی آشنا باشند و واقعیت های اجتماعی بازی را بپذیرند.» (Mckeeret & Miller, 2004: 1179؛ به نقل از موسوی، 1378، 43)

3- میدان ها دارای استقلال نسبی هستند. و میزان استقلال نسبی هر یک از میدان ها متفاوت است.

4- اصول اساسی روش شناختی حاکم بر میدان ها که از استقلال نسبی میدان ها ناشی می شود یعنی تقدّمی که بوردیو به تحلیل درون میدان ها می دهد. بوردیو معتقد بود که تأثیرات عوامل بیرونی همیشه قابل تبدیل به منطق درونی میدان هاست و عوامل بیرونی تأثیرگذار، همیشه از طریق ساختار و نیروهای درونی میدان ها عمل می کند. (Ihlen, 2007. 278)

کنش

مفهوم عمل- که در اندیشه بوردیو [مفهوم] کلیدی محسوب می شود- به فلسفه رغبت نگر بر می گردد. این فلسفه خود برپایه تعداد محدودی مفاهیم اصلی (مانند خصلت به مثابه ساختارهای ساختار بخش، میدان به مثابه ساختارهای ساخت یافته، سرمایه) شکل گرفته است. کنشهای ما بیشتر بر پایه شعور عملی ما شکل می گیرند تا محاسبه عقلانی یا حرکتی درونی با نیت عمدی یا حتی با قصد برقراری رابطه با دیگری، در بسیاری از اینگونه، رفتارهای علاملان اجتماعی عموماً بیان غیر باز اندیشانه ی رغبت ها، ظرفیت ها و خصلت هایی است که در میدان عملیات و برای میدان (یا مجموعه ای از میدانهای مربوطه) شکل گرفته اند.

بوردیو معتقد است که «عاملان بی دلیل عمل نمی کنند، اما این بدان معنا نیست که آنها عقلانی عمل می کنند و یا بتوان برای عمل آنها دلایل آگاهانه یا ناآگاهانه ارایه داد. آنها ممکن است معقول باشند بدون آنکه کار آنها عقلانی باشد. عقلانیت رفتارها بیش تر نتیجه عقل عملی است تا عقل نظری و موجبات کنش های عاملان را باید در جای دیگری غیر از روندهای حسابگرانه جستجو کرد: این جا همان صحنه برقراری تناسب میان نظام اکتسابی رغبت ها از یک سو، و بخشی از فضای اجتماعی، یعنی محل کسب و به کارگیری این رغبت ها، از سوی دیگر است: «پس اصل یا پایه کنش نه آن سوژه ای است که با جهان مانند شیء ای که به خوبی می شناسد، مقابله می کند، نه آن «محیط» که صورتی از علیت مکانیکی را بر عامل تحمیل می کند. از نظر بوردیو، کنش محصول ترکیب سرمایه منش و میدان در فضای اجتماعی است. Crossley, 2003  44 نقل از موسوی، 1387 .