این مقاله مربوط به خشونت خانگی و علت ها و دلایل پرخاشگری در درون خانواده می باشد در زیر می توانید دانلود کنید
تغییرات اجتماعی، اطلاعاتی و علمی با شتاب و بهسرعت رخ میدهند و تاریخ و سرنوشت ما را رقم میزنند. اما تغییرات اجتماعی که همان تاریخ ملتها و سرنوشت انسانی است، چگونه رخ میدهد؟ آیا سرنوشت جوامع از قبل تعیین شده است؟ یا عاملان انسانی هستند که با دخالت آگاهانه و برنامهریزی راهبردی آن را در جهت دلخواه خود پیش میبرند؟ نظریههایی وجود دارد که دخالت انسان را در ساختن تاریخ کمرنگ میدانند و تاریخ را برساختههای ساختارها معرفی میکنند. بنابراین سوال نوشتهی حاضر این است که آیا با رصد روند تغییرات گذشته و حال میتوان تغییرات آینده را پیشبینی و دستکاری کرد؟
این مقاله در صدد است نظریههای مرتبط با تغییرات اجتماعی و چشماندازسازی برای آینده را بررسی کند.
امانوئل والرشتاین در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۰ در نیویورک متولد شد، وی همه درجات دانشگاهیاش، از جمله دکترایش را در سال ۱۹۵۹ از دانشگاه کلمبیا گرفت.
وی بین دهه 1950 تا 1960 مطالعات خود را بر روی آفریقا متمرکز کرده بود وی تا سال 1970 در دانشگاه کلمبیا مشغول بهکار بود. بعد از سالها ماندن در این دانشگاه و پنج سال کار سخت در دانشگاه مکگیل مونترال، در 1976، استاد برجسته جامعهشناسی ایالتی نیویورک در بینگ همتون و مدیر مرکز مطالعات اقتصاد، سیستمهای تاریخی و تمدنهای فرناند برودل، گشت. مهمترین خدمت او به جامعهشناسی، کتاب سال 1974 او، "نظام نوین جهانی" است. که به نه زبان ترجمه شده است. وی همچنین جلد دوم کتاب را نیز به انتشار رساند، که در آن، تحلیل نظام جهانی را تا سال 1750 ادامه داد. در 1975، جایزه معتبر سوروکین بهخاطر کتاب نظام نوین جهانی دریافت کرد.[2] از جمله کتابهای والرشتاین میتوان به، علم اجتماعی نیاندیشیدنی (1991)، پس از لیبرالیسم (1995)، پایان جهان چنان که ما میفهمیم (1999)، سقوط قدرت امریکا: ایالات متحده در دنیای آشوبزده (2003) و جهان شمولی اروپا: خطابه قدرت (2006) اشاره کرد
زمینه فکری
والرشتاین در مقدمه کتاب نظام نوین جهانی به
تشریح تأثیرپذیریاش از مارکس و وبر میپردازد به نظر والرشتاین هم مارکس و هم
وبر معتقدند که یک نظام اقتصاد جهانی سرمایهداری واحد وجود دارد و لذا او این
مفهوم را از این دو به عاریت میگیرد و مفاهیم سرمایه، روابط و مناسبات تولید،
انباشت سرمایه در حرکت تاریخ را از مارکسیسم اخذ کرده است. متفکر دیگری که والرشتاین
به او بسیار مدیون است "کارل پولانی" است. رویکردهای والرشتاین بسیار
شبیه به طرز تفکر پولانی است، مانند تمایز بین تجارت و بازار که موجب سازماندهی
تقسیم کار میگردد، روابط پیچیده درون دولتها و سازمانهای سرمایهداری، عواقب
تسلط بازار بر شیوههای زندگی و نهایتاً چرخش تاریخی بین بازارهای آزاد و مقاومت
در برابر پیامدهای مخرب آن
وی اندیشه
مرکز و پیرامون را که از سوی "رائول پربیش" اقتصاددان آرژانتینی، و کمیسیون
اقتصادی ملل متحد برای آمریکای لاتین مطرح شده بود را تعمیم داده است
در زیر تعریف و مفهومی از جامعه شناسی که درباره آزادی مدنی تعریفی به عمل آورده است قرار می دهیم ( به ادامه مطلب بروید )
جهانی شدن عبارت است از ظهور شبکه جدید و پیچیده ای از به هم پیوستگی و درهم تندیدگی که حاکی از آن است که مسیر حیات زندگی ما به صورت فزاینده ای در اثر وقایع و تصمیماتی شکل می گیرد که در فاصله بسیار دوری از ما رخ می دهد و اتخاذ می شود. بنابرین اهمییت روبه افول فواصل جغرافیایی و مرزهای سرزمینی مثل مرزهای موجود بین دولت-ملت ها ویژگی اصلی جهانی شدن میباشد . با این حال هرگز نباید تصور کرد که جهانی شدن به معنای تبعیت (منافع محلی ) و (منافع ملی ) از ( منافع جهانی ) است بلکه جهانی شدن بیشتر بر تعمیق وگسترش فرایند سیاسی تاکید می ورزد بدین معنا که رویداد های محلی ،ملی و جهانی به طور مداوم بر هم تاثیر می گذارند. جهانی شدن اقتصاد بر ادغام اقتصادهای ملی در یک اقتصاد جهانی گسترده اشاره دارد این امر در اهمیت روبه رشد تجارت بین المللی و گردش سرمایه و درخشش چشمگیر موسسات فراملی که گاهی اوقات تحت عنوان ((مک دونالدیزاسیون ))توصیف می شود ، تجلی یافته است
هر فرد در خلال اجتماعی شدن می آموزد در موقعیت های مختلف چه رفتار های قابل قبول و چه رفتار های غیر قابل قبول است بدین سان فرامی گیرد که چگونه میان الگو های رفتار مناب یا رفتار نامناسب تمایز قائل شود در حقیقیت نظارت اجتماعی دنباله فرایند اجتماعی شدن است نظارت اجتماعی به ابزار ها و روش های اطلاق می شود که برای وادار کردن فرد به انطباق او با انتظارات گروه معین یا کل جامعه به کار می رود . هرگاه نظارت اجتماعی در عمل تحقق پیدا کند رفتار فرد با نوع رفتار مورد نظر هماهنگ می شود نظارت اجتماعی به صورت متقابل نیز بین افراد اعمال می شود یعنی ما بر رفتار دیگران تاثیر می گذاریم و در مقابل دیگران نیز دیگران بر رفتار ما نیز تاثیر می گذارند.