جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

تاثیر صنعتی شدن و شهرنشین شدن بر خانواده

به تدریج که جامعه از الگوی جامعه کشاورز به صنعتی تغییر میابد هم کارکرد ها و هم اقتدار خانواده همراه با آن دگروگون می شود . شاید عمده ترین پیامد و نتیجه حرکت از خانواده سنتی روستایی به خانواده شهری و صنعتی جدید تحول از نظام خوشیاوندی گسترده به خانواده هسته ای غالب بوده است . با تغییر کارکرد خانواده از حالت یک واحد تولیدی و مصرفی به یک واحد مصرفی صرف دیگر نیازی به استفاده از تعداد بسیار فرزندان و اعضای دیگر خانواده وسیع وجود نداشت که در کارخانوادگی به طور دسته جمعی شرکت جویند. در جامعه صنعتی و شهری یک خانواده پر اولاد دشوارتر می توان هزینه های کمر شکن زندگی را تحمل کرد تا خانواده هایی که فرزندان کمتری دارند. در عصر جدید که تولید اقتصادی از خانواده به کارخانه منتقل شده است برای موسسات آموزشی رسمی ضروری است که نقش بیشتری را در فرایند  اجتماعی شدن ایفا کنند. اغلب آماده شدن برای کار در یک جامعه شهری مستلزم سطح بالای تخصص است که تنها مدارس فنی و حرفه ای و دانشگاهها قادر به ارائه و آموزش آن اند

ماکس وبر و میزاث ایده آلیسم

از زمان کانت سنت ایده آلیستی آلمان مرز مشخص میان مرز انسانی و جهانی و طبیعی برکشیده بود. کانت چنین می اندیشید که انسان به عنوان یک شناخته عینی و یک موجود جسمانی در جهان پدیده ای شرکت می کند اما وجه تمایز انسان نه جسم بلکه روحش است.وبر پرورده ی همین سنت آلمانی بود گرچه بسیاری از اصول عمده ی این سنت را رد کرده بود در میان معاصران وبر سه شخصیت عمده بودند که بر تفکر او تاثیر گذار بودند ویلهلم ویندلباند(1848-1915 ) و هاینریش ریکرت (1863-1936 ) فیلسوفانی که از مکتب فلسفی ماربورگ یا مکتب نو کانتی جنوب غربی آلمان بودند و فیلسوف و مورخ فرهنگی ویلهلم دیلتای ( 1833-1911 ) که در دانشگاه برلین تدریس می کرد . این مردان از طریق انتقال آیین های کانتی کلاسیک به وبر در پوشش نو بر او تاثیر داشتن و نیز به او این فرصت را دادند که روش شناسی ویژه اش را بپروراند حتی اگر این روش شناسی با برخی از آموزش های آنان مغایرت داشته باشد . دیلتای و نیز نو کانتیان دیگر در مبارزه با طبیعت گرای و مادی اندیشی در علوم انسانی بسیار جدی بودند و از وجه تمایز علوم انسانی دربرابر آنچه رفض اثباتی اش می خواندند سرسختانه دفاع می کردند با این همه آنها در راهیافت ها و راه حل هایشان با یکدیگر اختلاف داشتند.

زمینه فکری نورشتاین وبلن

با کمی ساده اندیشی می توان گفت که آثار وبلن تحت تاثیر دوشخصیت نا همخوان یعنی اسپنسر و بلامی نوشته شده اند ضمن آنکه از کارل مارکس هم در این میان نقش گرفته است وبلن راهیافت تکاملیش را در مورد علوم اجتماعی از هربرت اسپنسر و داروین اتخاذ کرده است . وبلن شاید بیشتر از هر نظریه پرداز سوسیالست دیگری و حتی مارکس با الهام از بلامی به رد انتقاد بی سامانی رایج تولید سرمایه داری و بصریت به یک جامعه برنامه ریزی شده و معقولانه سازمان گرفته، دست یافته بود.

بلامی در اثر خود،نظامی را که بحران ها و رکودهای بازرگانی متناوب می آفریند و زندگی اقتصادی را مختل می کرد وبرای اکثریت مردم بیکاری و محرومیت به بار می آورد بیزار بود ومورد حمله قرار می داد.

باید یادآور شد که وبلن و همسر نخستین او آرمانشهر سوسیالیستی او را پس از انتشار خوانند، آنچه بیشتر وبلن را شیفته بلامی کرده بو برخلاف بیشتر آرمانشهر نویسان به فراگرد ماشینی اعتقاد نداشت .