ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
آدورنو تنها فرزند تاجری ثروتمند، با فرهنگ و یهودی به نام اسکار ویزنگروند بود. پدرش چند ماه پس از تولد او پروتستان شد. مادرش، ماریا کالکولی - آدورنو دلا پیانا، اشراف زادهای کاتولیک بود که به واسطهٔ خواندن به عنوان سوپرانو در اپراهای ایتالیا و فرانسه مشهور بود. خالهاش آگاتا نوازنده یِ چیرهدست پیانو بود که با آنها زندگی میکرد و به آدورنو نوازندگی پیانو را آموخت. او در جوانی به نام مادرش (آدورنو) مقالاتی در زمینه یِ موسیقی مینوشت و در سال ۱۹۴۹ در آمریکا این نام را برای همیشه برای خود برگزید.
در نوجوانی وارد کنسرواتوار هُش شد و چند سال نزد برنهارد سکلس آموزش دید. او چنان در نواختن پیانو ماهر بود که توماس مان را به خاطر نواختن سونات پیانوی شمارهٔ ۳۲ بتهوون، که به دشواری مشهور است، شگفت زده کرد
در ۱۹۱۸ زیگفرید کراکائر که از دوستان خانوادگیشان بود، کتابهایی از کانت، هگل، مارکس، ارنست بلوخ و گئورگ لوکاچ به وی اهدا کرد. مطالعه یِ این کتابها علاقهٔ او را به فلسفه و علوم اجتماعی برانگیخت. در ۱۹۲۰ خواندن کتاب «نظریه رمان» لوکاچ او را سخت تحت تاثیر قرار داد. سال بعد، پس از به پایان رساندن دبیرستان، وارد دانشگاه گوته فرانکفورت شد و مطالعه یِ آکادمیک فلسفه را آغازید. سه سال بعد، (۱۹۲۴)، رسالهاش را درباره یِ پدیدارشناسی هوسرل نزد هانس کورنلیوس به پایان برد و مدرک دکترایش را دریافت کرد. کورنلیوس او را با فیلسوفان نوکانتی آشنا کرد و به تمایلهای سیاسی چپگرایانه او دامن زد. در جریان درسهای کورنلیوس در ۱۹۲۲ با ماکس هورکهایمر آشنا شد که این آشنایی و همکاری میان ایندو تا پایان عمر ادامه یافت. به تشویق هورکهایمر به مطالعه یِ روانشناسی پرداخت که این مطالعات بر آثارش تاثیر زیادی گذاشت. در همین سال، مقالاتی پیرامون موسیقی بارتوک، هیندمیت، ریشارد اشتراوس و آلبان برگ نگاشت. در ۱۹۲۵ به وین رفت تا زیر نظر آلبان برگ موسیقی را ادامه دهد.
سلام ممنون شما هم لینک شدید