جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

مکتب شیکاگو


مکتب شیکاگو بیشتر به دلیل جامعه شناسی شهری و توسعه روش کنش متقابل نمادین شناخته می شود. این مکتب بر رفتارهایی از انسان متمرکز شده است که توسط ساختارهای جامعه و شاخصه های کالبدی محیط تعیین میگردد، و نه خصوصیات شخصی و ژنی. زیست شناسان و انسان شناسان نظریه سیر تطوری را، که ثابت میکند حیوانات با محیط خویش تطبیق پیدا میکنند، پذیرفته اند. این مکتب (شیکاگو) با بکار بردن این نظریه برای انسان ها، که مسئول سرنوشت خودشان پنداشته می شوند، عقیده دارد که محیط طبیعی که جامعه در آن ساکن است یک شاخصه اساسی در شکل دهی به رفتار انسان است، و شهر مانند یک خرده کیهان عمل میکند:
"
در این شهرهای بزرگ، جایی که تمام احساسات وتمام انرژی انسان آزاد می گردد، ما در موقعیتی هستیم که فرایند تمدن را همانگونه که بوده،  زیر میکروسکوپ (ذره بین) مطالعه کنیم."(1)
کار فردریک ای کلمنتس(Frederic E. Clements, 1916)  دارای اهمیت بسزایی بود. او فرض کرد که یک جامعه گیاهی، ترکیبی پیچیده از موجودات زنده است و آن جوامع بر طبق الگوی ثابتی از مراحل متوالی ، از آغاز تا حالت اوج فردی و یا حالتی از توازن که خود بخود تنظیم میشود، توسعه می یابند. برای مقایسه، یک فرد به دنیا می آید، رشد میکند، بالغ میشود و میمیرد، اما جامعه ای که فرد در آن ساکن است به رشد ادامه داده و ویژگی های خود را نمایش می دهد؛ ویژگی هایی که گسترده تر از مجموع ویژگی های اجزای آن می باشد..
اعضای مکتب که بر شهر شیکاگو به عنوان هدف مطالعه خود متمرکز شده اند، به دنبال یافتن شواهدی هستند که تا به این پرسش پاسخ دهند که  آیا شهر گرایی (ویرث: 1938) و افزایش تحرک اجتماعی علل مشکلات اجتماعی کنونی بوده است یا خیر.  در آغاز شیکاگو یک لوح نانوشته و فرصتی برای یک شروع تازه بود. در سال 1860، شیکاگو یک شهر کوچک با جمعیت 10 هزار نفر بود. پس از سال 1871 رشد قابل توجهی در آن رخ داد. در سال 1920  جمعیت آن به 2 میلیون نفر افزایش یافت. این سرعت در رشد به دلیل هجوم مهاجران بوده و عواملی چون بی خانمانی (آندرسون: 1923)، بد مسکنی و وضعیت بد اشتغال، به دلیل دستمزدهای پایین و ساعات کار طولانی، را به وجود آورد. اما تامس و زانینسکی (Thomas and Znaniecki,1918)هر دو به یک اندازه تاکید میکنند که آزادی ناگهانی مهاجران، که از زیر کنترل های اروپا به سوی رقابت مهار نشده شهر جدید آزاد شده بودند، محرکی برای رشد بوده است. به نظریه پنجره های شکسته (2) مراجعه کنید.
"
مطالعات بوم شناختی شامل درست کردن نقشه های موضعی از شیکاگو  برای مکان وقوع رفتارهایی خاص مانند اعتیاد به الکل، قتل، خودکشی، بیماری های روانی و فقر و سپس محاسبه نرخ تغییرات بر مبنای داده های آماری است. یک مقایسه بصری در نقشه هاتمرکز بعضی از رفتارهای معین را در برخی نواحی نشان میدهد. همبستگی نرخ تغییرات بر اساس نواحی تا بعدها محاسبه نشد

 

 

از دیدگاه تامس، گروه ها باید به منظور پیشرفت و موفقیت خود را مجددا ثبت و احیا می کردند. برگس تاریخ تحول توسعه را مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که شهر در لبه های مرزی رشد نکرده است. با اینکه وجود دریاچه میشیگان از محاط شدن کامل شهر ممانعت می کرد، او اینگونه فرض نمود که همه شهر های بزرگ با گسترش افراطی از سوی مرکز به شکل حلقه هایی متحدالمرکز، که او از آنها تحت عنوان منطقه یاد میکرد، شکل میگیرند. بدین مفهوم که منطقه تجاری در مرکز، نواحی فقیر نشین پیرامون ناحیه مرکزی (که منطقه در حال گذار خوانده شده و مورد مطالعه ویرث(1928)، زورباف(1929Zorbaugh,) و ساتلز(1968Suttles,) قرار گرفت)، منطقه سکونت کارگران در نواحی بیرونی تر، فراتر از این ناحیه منطقه مسکونی و نهایتا خانه های ییلاقی و منطقه مسافران در حومه استقرار دارند. تحت تاثیر آلبیون اسمال(Albion Smal)، پژوهش های علمی در مکتب (شیکاگو) اطلاعات رسمی زیادی مانند گزارشات آماری، نمودارهای مسکن/رفاه و میزان جرم را استخراج کرده و این داده ها را به صورت فضایی به نواحی جغرافیایی مختلف شهر مرتبط نمود. شاو(Shaw) و مک کی(McKay) نقشه های زیر را تولید کردند:
•    
نقشه های موضعی به منظور نشان دادن مکان دامنه ای از مشکلات اجتماعی همراه با تمرکز عمده بر بزهکاری نوجوانان.
•    
نقشه های نسبتی که شهر را به بلوک هایی با مساحت یک مایل مربع تقسیم کرده و جمعیت را بر حسب سن، جنسیت، قومیت و غیره نشان میداد.
•    
نقشه های منطقه بندی که نشان میداد که بیشتر مشکلات در مرکز جمع شده اند.
تامس همچنین خود-سرگذشت نگارانه را توسعه داد تا تحلیل خود را از توازنی ذهنی برخوردار کند. پارک، برگس و مکنزی به دلیل نهادینه کردن جامعه شناسی به عنوان یک علم، دارای اعتبار هستند، هرچند که آن را دایر نکرده باشند. همچنین آن ها به دلیل شیوه بسیار تجربی نگر و ایده آل گرای خود برای مطالعه جامعه مورد انتقاد هستند؛ اما نگرش و قضاوت آنها در سال های جنگ اصولی و به هنجار بود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.