جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

کلیاتی درباره لوئیس کوزر

لوییس کوزر یکی از اولین نظریه­پردازان مدرن تضاد بود. او قبل از رالف دارندورف کار مهمی درباره تضاد چاپ کرد. این کار رنگ و بوی کارکردگرایی داشت و به جای مارکس از زیمل وام گرفته شده بود. در ابتدا در کل شبیه بحث و جدل­های اولیه دارندورف، یک نقد مخرب از کارکردگرایی به نظر نمی­رسید. در نسخه­های بیشتر کارکردی او از نظریه تضاد، کوزر شروع به این کرد که بحث­های استاندارد بر ضد کارکردگرایی چه خواهند شد. تضاد توجه کافی نکرده و پدیده­هایی مانند انحراف و اختلاف عقیده برای موازنه و تعادل در سیستم آسیب ­شناسی می­شوند.




  

کوزر به صورت سازش­پذیرانه­ای تئوری­پردازی کارکردگرایی را ـ که اغلب اهمال­هایی در مورد در اهمیت قدرت و منافع داشته است، را نگه داشته است. او از مارکس و دارندورف در مورد نتایج در هم گسیخته تضاد خشونتی پیروی نکرده است؛ به جای آن کوزر در مورد کارهای تحلیلی دارندورف درباره اهمیت و تأکید کارکردهای «­قابلیت سازگاری» و «انسجام» تضاد برای نظام­های اجتماعی جستجو کرده است. بنابراین کوزر تلاش­های کارکردگرایی انتقادی برای نادیده گرفتن تضاد را و نظریه انتقادی را به خاطر تأکید ناکافی بر کارکردهای تضاد تأیید می­کند. به عبارت دیگر او به نظریه زیمل درباره تضاد، که ارتقای انسجام اجتماعی نظام­های اجتماعی، برگشته است.

کوزر تلاش کرد کارکردگرایی را به خاطر ندیده گرفتن تضاد و نظریه تضاد را به خاطر تأکید ناکافی بر روی کارکردهای تضاد مورد نقد قرار دهد. او به نظریه تضاد زیمل در ارتقای انسجام اجتماعی نظام های اجتماعی، یا حداقل برخی از انتقادی آن برگشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.