ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
جوامع در حال گذار جوامعی هستند که به دلیل تغییرات متنوع و متعدد معمولا با تضادهای مختلف در ساختارها و زیرساختهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مواجهند. عدم تطابق و رشد ناهماهنگ عناصر مادی و غیرمادی فرهنگ در این جوامع، موانع و مشکلاتی را در سازگاری اجتماعی به وجود آورده است. در چنین جوامعی افراد به سختی و به زحمت میتوانند خود را با محیط سازگار و با تغییرات و دگرگونیهای تازه و سریع همراه کنند.لذا از این حیث دارای تاخرهای فرهنگی، بیهنجاری و ناهنجاری، کشاکشهای مختلف اجتماعی، از خودبیگانگی و در سطحی وسیعتر، بیسازمانی و از هم گسیختگی اجتماعی هستند. این بینظمیها و بیسازمانها منجر به عدم تعادل و ثبات اجتماعی در مقاطع مختلف زمانی و افزایش آسیبپذیریها و تحمیل بحرانهای مختلف اجتماعی شده است که در صورت عدم توجه و برنامهریزی صحیح میتواند نه تنها امنیت ملی ـ اجتماعی که امنیت وجودی و هستی شناختی آنها را با تهدیدی جدی مواجه کند.
ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه و گذار از مرحله سنتی به مدرنیسم از این قاعده مستثنی نبوده و با تغییرات و دگرگونیهای سریع و وسیعی در ساختارهای اصلی خود به خصوص ساختار فرهنگی و اجتماعی مواجه بوده است. در نتیجه این تغییرات شتابآلود و تاخر ساختاری موجود در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آسیبها و تهدیدات اجتماعی متنوعی بر جامعه ایران تحمیل شده است. به طوری که طبق گزارشات سازمان بهزیستی کشور طی سالهای اخیر به طور متوسط هر سال 15 درصد رشد آسیبهای اجتماعی در کشور را داشتهایم. آسیبها و تهدیداتی از قبیل: بیکاری، بحران هویت، فرسایش سرمایه اجتماعی، خودکشی، افزایش جرایم جنسی و روسپیگری، دختران فراری، کودکان خیابانی و کار، فرار مغزها، فقر، شکاف طبقاتی، نابرابری و بیعدالتی اجتماعی، فساد مالی و اداری، رشوه و ارتشا، قاچاق انسان، خشونت علیه زنان، طلاق، اعتیاد، تمایز نسلی، مهاجرت روستا به شهر و حاشیهنشینی و.... .
از آنجا که میزان پیشرفت و توسعه هر کشوری در سایه امنیت و ثبات اجتماعی حاصل میشود لذا شناخت تهدیدات و آسیبپذیریهای اجتماعی ایران و بررسی روند و ابعاد مختلف آن، چگونگی تحول و اولویتبندی آنها در زمان حال و آینده نه تنها راه را برای برنامهریزهای ملی هموار کرده بلکه موجب میشود تا اقدامات استراتژیک به موقع و تصمیمگیریهای صحیحی قبل از به وقوع پیوستن هر گونه بحران اتخاذ و تعامل و امنیت ملی و ثبات اجتماعی تا حد امکان حفظ شود.
چنانچه بپذیریم ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه با مختصات فرهنگ خاص خود نیاز به نظم و تعادل و حفظ امنیت ملی و موجودیت هستی شناختی خود دارد، شناخت و اولویت بندی تهدیدات و آسیبپذیریهای اجتماعی دهه آتی ایران نه تنها بسترهای مناسبی برای مواجهه اصولی و بنیادین با بحرانهای اجتماعی را فراهم میآورد؛ بلکه از اتلاف منابع مالی و انسانی جلوگیری کرده و زمینه را برای برنامهریزی و تصمیمسازیهای حال و آینده با استراتژیها و چشماندازهای بلندمدت فراهم مینماید.
به طور کلی در جامعهشناسی انحرافات و آسیبهای اجتماعی سه دیدگاه عمده وجود دارد:
1ـ دیدگاه کارکردگرایی ساختی تأثیرپذیری نهادها از همدیگر سیستمی
2ـ دیدگاه کشمکش
3ـ دیدگاه کنش متقابل نمادین
1- بر اساس دیدگاه کارکردگرایی، جامعه سیستمی از بخشهای مرتبط است که هماهنگ با یکدیگر در جهت حفظ و تعادل و توازن اجتماعی کار میکنند. از منظر این دیدگاه هر یک از نهادهای اجتماعی نقش مهمی در جامعه ایفا میکنند و بر نهادهای دیگر تاثیر میگذارند. چون خانواده – آموزشی- حکومتی(سیاسی) – اقتصادی و...
کارکردگرایان ساختی برای تعریف تاثیرات عناصر اجتماعی بر جامعه اصلاحات کارکردی و کژکارکردی را به کارمیبرند، اگر عناصر اجتماعی به ثبات جامعه کمک کنند کارکردی و اگر ثبات جامعه را مختل کنند کژکارکردی هستند. دو نظریه عمده مسائل آسیبها و تهدیدات اجتماعی از دیدگاه کارکردگرایی ساختی نتیجه میشود.
1ـ آسیب شناختی اجتماعی
2ـ بیسازمانی اجتماعی
بر اساس مدل آسیبشناسی اجتماعی مسائل اجتماعی نتیجه نوعی بیماری در جامعه است. اگر بخشهایی از جامعهای از جمله عناصر ساختاری و فرهنگی درست عمل نکنند بیماری حاصل خواهد شد. به عنوان مثال جرم، خشونت، فقر و نابرابری از فروپاشی نهاد خانواده و بیکفایتی در نهادهای اقتصادی، آموزشی و سیاسی حاصل میشود.
این نظریه بیان میدارد بیماری اجتماعی زمانی به وجود میآید که افراد جامعه آنقدر جامعهپذیر نشدهاند که هنجارها و ارزشهای جامعه را بپذیرند. لذا برای پیشگیری از مسائل اجتماعی و حل آنها افراد باید به درستی جامعهپذیر شوند و آموزشهای اخلاقی و فرهنگی مناسبی را دریافت کنند.