جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

زیمل و فرهنگ مدرن

در اندیشه زیمل جامعه شناسی فرهنگ مدرن اغلب بازتاب چیزی است که او ویژگی اصلی تعیین کننده مدرنیته می داند یعنی ماهیت چند پاره آن. او که اساسا به مقاله نویس معروف بود در نوشته هایش توصیفهایی با دقت و  ظرافت آراسته با تصویرهایی از تیپهای گوناگون اجتماعی مانند غریبه ، خصیص ، ماجراجو یا انواع کنشمتقابل اجتماعی شامل مبادله ، ستیز و جامعه پذیری را به کار می برد.

 

شیوه زیمل شیوه مشاهده گری بی اعتنا و بی طرف بود . او بر خلاف مارکس یا دورکهایم ظاهرا به یافتن راههایی برای دگرگون ساختن جهان نبود.او درباره تراژدی فرهنگ مدرن سخن می گفت اما لحنش با وجود انتقادی بودن روی هم رفته عاری از بدبینی معاصرانی همچون وبر بود.زیمل در حوزه مدرنیته بر خلاف ماکس وبر و چشم انداز مشهورش از آینده جامعه مدرن که آن را قفس آهنین می نامد، صاحب آرایی است که احتمالا بیش از هر چیز دیگر به یک نظریه دیالکتیکی در باب مدرنیته نزدیک می شود ولی او هرگز این آراء را بسط نمی دهد . در آثار زیمل و بعد از او در آثار پیروان جوانش (گئورگ لوکاچ ، تئودور آدرنو و والتر بنیامین ) عمق و بینش دیالکتیکی همواره و غالبا در متن جمله هایی واحد با یاس فرهنگی یکسویه ای در آمیخته است.
http://s5.picofile.com/file/8108957534/%D9%87%D9%88%D9%84%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%851.jpg