جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

وبر و عقلانیت

عقلانیت درحکم جوهرۀ اصلی تمدن غرب مدرن، اگرچه در بسیاری از جهات راهگشای انسان مدرن در مواجهه با محیط بود، از سوی دیگر می‌توان تعارضات اساسی میان انسان و محیط را نیز در رشد عقلانیت مدرن ریشه‌یابی کرد و این‌ همان چیزی است که ماکس وبر درمقام یک اندیشمند و جامعه‌شناس مدرن به‌خوبی به آن اشاره نموده است.

پیامد روند تاریخی عقلانی‌شدن فرهنگی غرب که در فرایند سکولاریزاسیون ظاهر گردید، فقدان معنا بود که توسط انسان مدرن تجربه شد. فرایندی که در آن تلاش عصر روشنگری در از بین بردن اقتدار مذهب سازمان‌یافته به ثمر نشست و به از بین رفتن عقلانیت دینی منجر شد. عقلانیت سکولار، همان‌گونه که از نظر فلسفی و فرهنگی سبب بی‌معنایی زندگی و پوچ‌گرایی می‌شود، از نظر اجتماعی به فقدان آزادی و «قفس آهنینی» می‌انجامد که انسان را در چنبرة خود اسیر می‌کند.

 

ادامه مطلب ...

نظریه ارگانیک کولی درمورد جامعه

جامعه شناسی کولی کل گراست . او هرگا از جامعه به عنوان یک اورگانیک سخن می گوید منظورش این نیست که مانند اسپنسر قیاسی زیست شناختی در مورد جامع به عمل می آورد بلکه می خواهد بر روابط دستگاهمند میان همه فراگرد های اجتماعی تاکید ورزد (( هرگاه که ما جامعه را به عنوان ارگانیسم مطرح می کنیم مراد ما این است که جامعه مجموعه ای از انواع فراگردها را شامل می شود که هر یک از آنها بر اثر عمل متقابل با فراگرد های دیگر زنده و بالنده ایست این فراگرد ها کل یکپارچه ای را می سازند که هر آنچه در یکی از اجزای آن پیش می آید بر بقیه تاثیر می گذازد. جامعه بافت گسترده ای از فعالیت متقابل است


  ادامه مطلب ...