جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

چارلز رابرت داروین

دانشمند انگلیسی و بنیانگذار نظریه تکامل


چارلز داروین» در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ (همان روزی که آبراهام لینکلن به دنیا آمد)، در خانواده ای ثروتمند که اهل «شروبری»انگلستان بودند، دیده به جهان گشود. او پنجمین فرزند از شش فرزند خانواده بود. پدرش، «رابرت داروین» و مادرش، «سوزانا وجوود» هر دو از خانواده‌های اصیل انگلیسی و حامیان کلیسای توحیدی بودند.

وقتی داروین هشت سال داشت، مادرش درگذشت. یک سال بعد، او را برای تحصیل به مدرسه شبانه‌روزی در شهر مجاور فرستادند. پدر بزرگش، «دکتر اراسموس داروین» از پزشکان معروف و طبیعی دانان بزرگ زمان خود بود. در میان این خانواده تحصیلکرده و روشنفکر، ظاهراً تنها چارلز بود که هوش و استعداد چندانی نداشت. در دوران تحصیل، معلمان و مدیران مدرسه، او را شاگردی کودن و تنبل می خواندند، اما در حقیقت او نابغه بود. شاید دیگران به این دلیل او را نادان می دانستند که پندارها و افکار بلندش برای آنها قابل قبول نبود. چارلز علاقه زیادی به حیوانات و حشرات داشت و دقت او در مشاهده و مطالعه موجودات زنده، شگفت آور بود ( در ادامه مطالعه کنید ) باتوجه به این که هربرت اسپنسر از داروین تاثیر پذیرفته لازم دانستیم مطالبی از داروین را در این پست قرار دهیم


  ادامه مطلب ...

شناخت شناسی اسپنسر

اسپنسر در شناخت شناسی، روند قرن نوزدهم به سوی پوزیتیویسم را پذیرفت؛ بدین معنا که تنها شناخت معتبر از جهان را در علم می توان یافت. اخلاق شناسی او به پیروی از «بنتام» و «استوارت میل» فایده باورانه بود. یعنی لذت و درد به عنوان نشانه های خوشی و ناخوشی در فرد معیار ارزش هستند. فلسفه تلفیقی او در کتاب هایی تشریح شد که در فاصله زمانی سال ها نوشته شده بودند. او هم در زیست شناسی و هم در روان شناسی، وجود تکامل لامارکی را پذیرفت.

( در ادامه مطلب مطالعه فرمایید )


 http://s5.picofile.com/file/8108957534/%D9%87%D9%88%D9%84%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%851.jpg ادامه مطلب ...

اخلاق فلسفی اسپنسر


در اینجا یکی از وقایع مشوق تاریخ اتفاق افتاد. جان استوارت میل بزرگترین رقیب اسپنسر بود و پیش از انتشار کتاب «اصول اولیه» عنان فلسفة‌ انگلیس به دست او بود ولی فیلسوف تطور این عنان را از دست او گرفت و شهرت او را تحت‌الشعاع قرار داد. این فیلسوف در 4 فوریه 1866 به اسپنسر چنین نوشت:


آقای عزیز،پس از مراجعت در هفتة‌اخیر، جزوه دسامبر کتاب‌ «زیست شناسی»‌شما را دیدم و حاجت به بیان نیست که چه اندازه از اعلانی که ضمیمه‌ آن بود دلتنگ شدم. ... من پیشنهاد می‌کنم که بقیه‌ رسایل خود را چاپ کنید و من ضرر آن را به ناشران ضمانت خواهم کرد. خواهش می‌کنم این پیشنهاد را به عنوان یک کمک و مساعدت شخصی تلقی مکنید؛ اگر چه در چنین صورتی نیز امیدوارم که به من اجازه چنین پیشنهادی را خواهید داد. ولی این پیشنهاد به هیچ‌وجه از این نوع نیست و تقاضای ساده‌ای است برای همکاری در یک طرح عمومی مهمی که شما تمام کوشش و سلامت خود را در راه اجرای آن به کار می‌برید. آقای عزیز، من،دوست بسیار صمیمی شما هستم

هریرت اسپنسر

فیلسوف انگلیسی (1820- 1903)

هربرت اسپنسر یکی از بزرگترین فیلسوفان سده نوزدهم به شمار می‌رود. او در روز 27 آوریل سال 1820 میلادی در شهر صنعتی، گرفته و غمبار «داربی» انگلیس به دنیا آمد. پدر او و جدش آموزگار بودند و خود وی نیز در هنگام تحصیل، به ریاضیات و علوم فنی علاقمند شد و مهندسی را آموخت. اما از آموزش منظم و روشمندی برخوردار نبود و معلومات فراوان و پراکنده خود را از راه تجربه شخصی به دست آورد.
پس از تحصیلات مقدماتی، در سال 1837 به عنوان مهندس راه و ساختمان وارد شرکت راه آهن شد و این شغل را تا سال 1847 ادامه داد. در این دوره به مطالعات شخصی‌اش ادامه داد و آثاری را در زمینه‌های علمی و سیاسی منتشر کرد. اسپنسر در سال 1848 سردبیری مجله اکونومیست را به عهده گرفت و به سال 1850، نخستین اثر بزرگش را با عنوان «ایستایی اجتماعی» تکمیل کرد. در زمان نوشتن این کتاب، بیماری بی‌خوابی اش آغاز شد و مسایل ذهنی و روانی‌ خاصی را برایش به وجود آورد. اسپنسر در تمام طول زندگی خود از یک رشته فروپاشیدگی‌های عصبی رنج می‌برد.
در سال 1853 ارثیه‌ای به او رسید که اجازه داد شغلش را ترک کند و بقیه زندگیش را به عنوان یک پژوهشگر بگذراند. او با شیفتگی و درایت خویش به آموختن مطالب و دست‌آوردهای دانشمندان زیست‌شناس مانند لامارک و کارپنتر پرداخت و دریافت‌های خود را در زمینه جامعه‌شناسی به کار گرفت
او هرگز درجه یا مقام دانشگاهی به دست نیاورد. هرچه که بیماری جسمی و روانی اسپنسر بیشتر می‌شد، بازدهی پژوهشی‌اش نیز افزایش می‌یافت. وی سرانجام نه تنها در انگلستان بلکه در سراسر جهان بلند آوازه شد. از جمله دلایل شهرت او پشتیبانی «اندرو کارنگی» میلیاردر مشهور آمریکایی دانسته‌اند.
مهمترین علاقه اسپنسر مطالعه دگرگونی در ساختارهای اجتماعی است. از نظر اسپنسر، تکامل از یک وضعیت نامعین، نامنسجم و یکدست به وضعیت منسجم، ناهمگون و چند‌دست (متکثر) حرکت می‌کند. هرچه تمایز بیشتر باشد، انسجام بیشتر خواهد شد و وابستگی تقویت می‌شود. از آغاز عمر به بحث درباره مسایل سیاسی، دینی و فلسفی علاقه داشت و از طریق مطالعه و تحقیق در علوم طبیعی به نظریاتی متحول و پیشرو دست یافت. در این راه، رنج های فراوانی برد و ضعف پیری مانع کارش نگردید. وقتی که به این کار همت گماشت، کتاب معروف داروین هنوز نوشته نشده بود و زمانی که این کتاب منتشر شد، اسپنسر در فلسفه و دیدگاه خود استوارتر گردید و از تحقیقات داروین نیز استفاده کرد. اسپنسر مانند «سن سیمون»، «آگوست کنت» و «کارل مارکس» به دنبال تفسیر جامعه و تغییر آن بود.