جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

زیمل و پست مدرنیسم

واینشتاین ها در باره تفسیر آثار زیمل با عنوان «زیمل پست مدرن شده » چنین تشخیص می دهند که سعی بسیار شده تا زیمل به صورت  مدرنیستی معرفی شود که می خواهد روایت فراگیری از روند تاریخی در جهت چیرگی فرهنگ عینی (تراژدی فرهنگ) ارائه کند. به هر روی آنها استدلال می کنندکه با همین شدت می توان زیمل را به عنوان اندیشمند پست مدرن معرفی کرد.واینشتاینها می پذیرند که هر دو نوع معرفی اعتبار دارد و هیچکدام از دیگری درستتر نیست.آنها یادآور می شوند که می توانند تفسیری مدرنیستی از زیمل به دست دهند ولی احساس می کنند که توضیح پست مدرنیستی در مورد او سودمندتر است.

استدلالهایی که آنها ارایه می دهند نخست مبتنی بر این است که زیمل را باید کاملا مخالف جامعیت سازیها ( یا به قول لیوتار فرا روایتها) دانست و او در واقع گرایش به جامعیت زدایی مدرنیته داشت.در واقع او بیشتر به جای پرداختن به جامعیت جهان اجتماعی به انواع قضایای خاص پرداخته است. همچنین واینشتاینها زیمل را به عنوان «پرسه زن» یا کسی که کار مشخصی را دنبال نمی کند توصیف کرده اند. کسی که وقتش را صرف تحلیل انواع و اقسام پدیده های اجتماعی کرده است.


http://s5.picofile.com/file/8108957534/%D9%87%D9%88%D9%84%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%851.jpg

تمایزهای زیبایی شناختی و سرمایه فرهنگی

به اعتقاد بوردیو همانطور که گروه های اجتماعی در سرمایه مادی خود با یکدیگر تفاوت دارند در
سلیقه های خاص خود، مهارت ها و مجموعه اطلاعاتی که برای رمزگذاری و تفسیر موقعیت اجتماعی چون تحصیل و کار مورد استفاده قرار می دهند نیز متفاوت هستند. میزان تفاوت در سرمایه فرهنگی افراد و گروههای اجتماعی که در فعالیت های مربوط به اوقات فراغت ظهور می کند سبب می شود تا افرادی که دارای سرمایه فرهنگی غنی هستند نسبت به کسانی که از این نظر غنی نیستند، دارای سبک زندگی متفاوت باشند.

«مفهوم سرمایه فرهنگی به عنوان تمایلات زیبایی شناختی به استعداد و توانایی درک و رمزگشایی و نیز توانایی ارزشگذاری آثار هنری اشاره دارد و درک آثار هنری نیز بستگی به این دارد که فرد در یک دوره طولانی سرمایه فرهنگی مناسبی را در اختیار داشته باشد Kwon, 2007, 67)) در واقع از دید بوردیو آثار هنری که متعلق به طبقات برتر است، دارای کدهای پیچیده و آثار هنری که به فرهنگ عامه اختصاص دارد فاقد کدهای پیچیده ای هستند. بنابراین به همین خاطر است که هر کس نمی تواند هنر و یا موسیقی جدی تر مثل موسیقی کلاسیک را درک کند و برای درک آن باید بتواند از آن رمزگشایی کند و قدرت رمزگشایی را نیز سرمایه فرهنگی به فرد می دهد. در واقع «سرمایه فرهنگی ذائقه را شکل می دهد.» (Virtanen 2005 .2 ، نقل از موسوی، 1377 ، 60)

پس کسانی که این نوع سرمایه را به میزان زیادی در اختیار دارند بهتر می توانند پیام اثر را درک کنند و در نتیجه بیشتر به طرف آن گرایش پیدا می کنند.


از نظر بوردیو ذائقه چیست؟

بوردیو در کتاب تمایز، که از طرف انجمن بین المللی جامعه شناسی به عنوان یکی از ده اثر تأثیرگذار در حوزه ی جامعه شناسی در قرن بیستم انتخاب شده و اکوان (2002) از آن به عنوان «انقلاب کپرنیکی» در مطالعه طبقه و فرهنگ یاد می کند (Wacquant, 2002, 553) «با فلسفه زیبایی شناختی کانت و این ادعای وی که ذائقه های ما ذاتی و ناب و خالص هستند به مخالفت می پردازد و نشان می دهد که ذوق وسلیقه افراد شدیداً به موقعیت فرد در فضای اجتماعی که در آن قرار دارد بستگی دارد.» در این مهمترین نقدی که بوردیو به اندیشه کانت وارد می کند این است که «طبقات مختلف جامعه، ذائقه ها و سلایق فرهنگی متفاوتی دارند.» (Schinke 1 & Tacq, 2004. 54 ، نقل از موسوی، 1378 : 49)


  ادامه مطلب ...

معرفی کتاب ( خشونت )

کتابی که در تصویر می بینید در کتاب خانه ی من موجود می باشد که در مورد خشونت ها و انواع خشونت به صورت داستان نمو کرده این کتاب می تواند برای علاقه مندان به هر نوع مقاله نوسی در مورد خشونت مهم باشد


خشونت ( پنج نگاه زیر چشمی ) ، نویسنده : اسلاو ژیژک  ، ترجمه : علی رضا پاکنهاد ، تهران نشر نی 1389


دوستان شما می توانید با درخواست هر قسمت از این کتاب با ما در ارتباط باشید


http://s5.picofile.com/file/8108957534/%D9%87%D9%88%D9%84%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%851.jpg


کلانشهر و حیات ذهنی

زیمل به فضایی که در آن زندگی مدرن جریان داشت علاقه مند بود و به این دلیل به شهر علاقه داشت. زیرا جامعه مدرن در اصل در کلانشهر شکل گرفت و به عمیق ترین کاملترین صورت در آنجا تکامل یافت.از آنجا که اقتصاد پولی در شکل دادن به فرهنگ مدرن نقشی بی چون و چرا داشت و از آنجا که اقتصاد پولی در کلانشهر به حداکثر توسعه دست یافت در شهر بود که فرد می توانست انتظار داشته باشد که فرهنگ مدرن را در آشکارترین صورت خود ببیند.

 زیمل در اثری به عنوان « کلانشهر و حیات ذهنی» تاثیر فرهنگ مدرن در روانشناسی اجتماعی شهرنشینان را ارزیابی کرده است.در این اثر زیمل علاقه به وقت شناسی ، محاسبه پذیری و دقت را ناشی از نیروهای جهان مدرن می دانست.او می گفت در شهر تاکید بیشتری بر عقلانیت می توان یافت. زیرا عقل جانشین سنت در کنشهای زندگی هر روزه می شود.

 نگاه زیمل به شهر نیز دیالکتیکی است. به نظر او در کلانشهرها ( و به طور کلی شهرهای بزرگ) جمعیت عظیم و متراکم شهر و فشار آن به زندگی انسان ، هویت فردی و آزادی او را به خطر می اندازد.و این امر موجب انزوا و از خود بیگانگی او می شود.اما او معتقد است که انسان در شهر در عین از خود بیگانگی ، به نو آوری و خلاقیت می پردازد.

 جرج زیمل معتقد است در کلانشهرها گروههای وسیع و متعددی در حالت فعالیت و کنش و واکنش هستند. لیکن هدف آنها سود جویی و انگیزه های فردی است.افراد در عین بیگانگی با خود و با یکدیگر به تعامل می پردازند. به طوری که گویی انبوهی از بیگانگان برای نفع شخصی مجبور به تعامل اجتماعی شده اند که این به نوبه خود بیگانگی را دامن می زند و با بزرگتر شدن جامعه به وسعت آن افزوده می شود.


http://s5.picofile.com/file/8108957534/%D9%87%D9%88%D9%84%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%851.jpg