جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان
جامعه شناسی

جامعه شناسی

نظریه پردازان

نیچه و مدرنیته

نیچه نقد خود را از مدرنیته بصراحت آشکار می‌کند؛ مدرنیته‌ای که سودای تغییر و تبدیل جهان را در سر می‌پرورد و نمی‌خواهد آن را آن‌گونه که هست بپذیرد؛ بنابراین زندگی و لحظه را به بهانه شناخت برای دست بردن در طبیعت و بهسازی آن نابود می‌کند. درست همچون شیری نه گوی در دگردیسی سه‌گانه نیچه از بشریت. تمثیلی زیبا که سیر تکامل انسان را در این سه دگردیسی خلاصه می‌کند: نخست از شتر آری‌گوی به شیر نه‌گوی و سپس از آن به کودک بدون گذشته و فراتاریخی.

شاید به زیبایی بتوان تمثیل زیبای نیچه از سیر تکامل بشر را همان طریقت دانست. همان سلوکی اشراقی. همان مسیر لایتغیری که به اندازه فردیت انسان‌ها متفاوت است. پسامدرن درواقع نیست، مگر بازگشت انسان به آنچه هست در مقابل آنچه باید. این البته بازگشت به سنت نیست. انسان سنتی آنچه گفته‌اند هست را بی‌چون و چرا پذیرفته و طریقتی را نپیموده که به دریافت خود از حقیقت برسد.

 

ادامه مطلب ...

هربرت مارکوزه

شاخص ترین چهره تفکر انتقادى نومارکسیستى، هربرت مارکوزه فیلسوف مارکسیست شهیر آمریکایى در نوزدهم ژوئیه ۱۸۹۸ در یک خانواده متمول برلینى به دنیا آمد. پژوهشگران، آغاز زندگى سیاسى مارکوزه را از سال ،۱۹۱۸ همزمان با ناکامى انقلاب آلمان عنوان کرده اند.

مارکوزه در این انقلاب که با کشته شدن افرادى چون رزا لوکزامبورگ، لیبکنخت و... فرجامى تلخ را میزبان شد، عضو شوراى سربازان انقلابى برلین بود. شورایى که در همبستگى سربازان انقلابى با جنبش کارگرى و دهقانى و سامان بخشى مبارزه موثر با نظام سرمایه دارى آلمان نقش پررنگى ایفا کرد. انقلاب آلمان با سرکوبى خونین، شکستى زودهنگام را در کارنامه جنبش هاى مترقى جهان معاصر ثبت کرد. مارکوزه پیرامون این شکست گفته است که هم به انقلاب خیانت شد و هم آن را سرکوب کردند. همه این ناکامى ها بود که مارکوزه را به ریشه یابى تحلیلى گسترده اى نسبت به مفاهیم و مقولات فلسفى و باز شناسى عمیق سازوکارهاى حاکم بر نظام سرمایه دارى وامى دارد.

مارکوزه نسبت به چرایى ناکامى انقلاب نقطه نظر جالبى دارد. او خود روایت کرده است که مارکس، هگل و فروید را دیرتر مطالعه کرده است، زیرا قصد آن داشته تا بداند چرا هنگامى که به راستى شرایط انقلابى اصیل وجود داشت، انقلاب درهم شکست و سرکوب شد و قدرت هاى کهن دوباره مسلط شدند و تمامى قضیه به شکلى بدتر، از نو آغاز شد!... بلافاصله پس از شکست انقلاب آلمان از برلین راهى فرایبورگ مى شود و مدتى شاگرد هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسى و مارتین هایدگر از متفکران اگزیستانسیالیسم شد. در ۱۹۲۲ موفق به اخذ درجه دکتراى خود شده و در ۱۹۲۸ مدتى دستیار هایدگر در دانشگاه بوده است. مارکوزه در ۱۹۳۳ به ژنو عزیمت کرده و یک سال پس از آن براى ادامه زندگى و تحقیق راهى ایالات متحده آمریکا مى شود.


 

ادامه مطلب ...

طبیعت انسان و نظریه اجتماعی

کتاب حاضر که برای دانلود قرار داده شده کتابی از اریش فروم است که نظریه های در مورد طبیعت و خلقیات انسان است که پیشنهاد ما دانلود این کتاب است


طبیعیت انسان و نظریه اجتماعی


دوستان نظرات شما مایه پیشرفت کار ماست



تهدید فرهنگی اجتماعی

جوامع در حال گذار جوامعی هستند که به دلیل تغییرات متنوع و متعدد معمولا با تضادهای مختلف در ساختارها و زیرساخت‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مواجهند. عدم تطابق و رشد ناهماهنگ عناصر مادی و غیرمادی فرهنگ در این جوامع، موانع و مشکلاتی را در سازگاری اجتماعی به وجود آورده است. در چنین جوامعی افراد به سختی و به زحمت می‌توانند خود را با محیط سازگار و با تغییرات و دگرگونی‌های تازه و سریع همراه کنند.لذا از این حیث دارای تاخرهای فرهنگی، بی‌هنجاری و ناهنجاری، کشاکش‌های مختلف اجتماعی، از خودبیگانگی و در سطحی وسیع‌تر، بی‌سازمانی و از هم گسیختگی اجتماعی هستند. این بی‌نظمی‌ها و بی‌سازمان‌ها منجر به عدم تعادل و ثبات اجتماعی در مقاطع مختلف زمانی و افزایش آسیب‌پذیری‌ها و تحمیل بحران‌های مختلف اجتماعی شده است که در صورت عدم توجه و برنامه‌ریزی صحیح می‌تواند نه تنها امنیت ملی ـ اجتماعی که امنیت وجودی و هستی شناختی آن‌ها را با تهدیدی جدی مواجه کند.

  ادامه مطلب ...

کلیاتی از یورگن هابرماس

یورگن هابرماس به آلمانی: Jürgen Habermas زاده ۱۸ ژوئن ۱۹۲۹ در دوسلدورف آلمان از فیلسوفان و نظریه‌پردازان اجتماعی معاصر و وارث مکتب فرانکفورت است که در چارچوب سنت نظریه انتقادی و پراگماتیسم آمریکایی کار می‌کند. او در اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۱ سفری به ایران داشت.

تمرکز پژوهش‌های او بر روی شناخت‌شناسی، مدرنیته و تجزیه و تحلیل تحولات اجتماعی جوامع پیشرفته صنعتی سرمایه‌داری و سیاست روز آلمان به ویژه با توجه به نقش رسانه‌های همگانی است.شهرت او بیشتر به ابداع اصطلاح و تز گستره همگانی یا فضای عمومی است که فضایی فکری و اجتماعی را مدنظردارد که در آن، فعالیتهای آگاهی بخش رسانه‌ای به ایجاد زمینه برای بحثهای اجتماعی و انتقادی و ظهور چیزی که او آن را برای دموکراسی بنیادی می‌داند، می‌انجامد.

به نظر وی اطلاعات (اکسیژن دموکراسی) در این گستره فرآوری می‌شود وهرچه فرایندها و روندهای این تولید، آزادتر و خردورزانه تر و با مشارکت حداکثری همه نیروهای اجتماعی باشد، مزایای دموکراسی واقعی تر و تأثیرگذارتر می‌شود. گستره همگانی فضای اجتماعی ای است که در آن مردم آزادانه شرایط اجتماعی خودرا نقد کرده ومشکلات را برشمرده و بر جریان تصمیم گیری سیاسی تأثیر می‌گذارند.به نظر هابرماس گستره همگانی خاستگاه افکارعمومی است. گستره همگانی میانجی فضای خصوصی و فضای عمومی است و هرچه آزادتر و فکورانه تر باشد مناسبات اجتماعی خردورزانه تر و انسانی تر خواهد بود. هابرماس براین اعتقاد است که از اواخر سده نوزدهم گستره همگانی براثر افزایش فعالیتهای تجاری و بازرگانی و سودگرایی دارندگان این رسانه‌ها و نیز فروکش کردن تمایلات انقلابی پیشین سرمایه داری رو به انحطاط گذاشته‌است